English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (7935 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic storage U منبع مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
polarities U روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه
polarity U روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه
magnetic energy storage U منبع انرژی مغناطیسی
magnetic store U حافظه یا منبع مغناطیسی
Other Matches
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
deadlock U موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source U منبع خطی منبع شبکه
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
source U منبع
resource U منبع
water supplies U منبع اب
source code U کد منبع
fount U منبع
water supply U منبع اب
head spring U منبع
fountains U منبع
fountain U منبع
receptacle U منبع
hotbed U منبع
hotbeds U منبع
pools U منبع
pooled U منبع
pool U منبع
cisterns U منبع اب
resourc U منبع
cistern U منبع اب
cistern U منبع
references U منبع
reference U منبع
rootstock U منبع
origin U منبع
small reservoir at well top U منبع
origins U منبع
receptacles U منبع
supply U منبع
supplying U منبع
wellspring U منبع
supplied U منبع
water system U منبع اب
cisterns U منبع
second source U منبع دوم
source U منبع برق
original U منبع سرچشمه
source U منبع منشاء
attack origine U محل یا منبع تک
light source U منبع نور
authority U منبع موثق
energizer U منبع انرژی
originals U منبع سرچشمه
energy supply U منبع انرژی
heat supply U منبع حرارتی
cold water supply U منبع ابسرد
excitation source U منبع برانگیختگی
thermal reservoir U منبع گرمایی
thermal reservoir U منبع گرما
cold body U منبع سرد
light point U منبع روشنایی
mined U منبع مامن
fountainhead U منبع خبر
resource management U مدیریت منبع
radiation source U منبع تشعشع
aliunde U از منبع دیگر
power supplay U منبع تغذیه
wellhead U منبع چشمه
power supply U منبع انرژی
power supply U منبع تغذیه
isogenous U دارای یک منبع
power source U منبع قدرت
voltage source U منبع الکتریسیته
grid bias supply U منبع ولتاژشبکه
agency of communications U منبع ارتباط
resource file U فایل منبع
resource allocation U اختصاص منبع
message source U منبع پیام
lighting source U منبع روشنایی
voltage source U منبع ولتاژ
voltage source U منبع قدرت
resource sharing U اشتراک منبع
source of power U منبع انرژی
current supply U منبع جریان
resource U منبع ممر
power supplay U منبع قدرت
information source U منبع اطلاعات
mine U منبع مامن
mines U منبع مامن
source computer U کامپیوتر منبع
source data U دادههای منبع
word of mouth <idiom> U از منبع موثق
source document U سند منبع
source language U زبان منبع
noise U منبع تغذیه
source listing U لیست منبع
source of power U منبع قدرت
source program U برنامه منبع
neutron source U منبع نوترون
electron emitter U منبع الکترون
image source U منبع تصویر
noises U منبع تغذیه
cooling water supply U منبع اب سرد
incandescent source U منبع ملتهب
mains supply U منبع شبکه
source routine U روال منبع
source register U ثبات منبع
system resource U منبع سیستم
elevator boot U منبع بالابر
elevated tanke U منبع اب هوائی
data source U منبع داده
store of value U منبع ارزش
illuminant U منبع نور
motor- U منبع نیروی مکانیکی
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
low frequency source U منبع فرکانس پایین
line source U منبع خطی شکل
cisterns U حوضچه ارامش منبع
gravy trains U منبع در امد نامشروع
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
low voltage supply U منبع فشار ضعیف
magnetic tape store U منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
light source colour U رنگ منبع نور
non renewable resource U منبع تجدید ناپذیر
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
goldmines U منبع در آمد سرشار
motored U منبع نیروی مکانیکی
motors U منبع نیروی مکانیکی
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
cistern U حوضچه ارامش منبع
motor U منبع نیروی مکانیکی
mechanical energy reservoir U منبع انرژی الکتریکی
non renewable resource U منبع بازگشت ناپذیر
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
welding source U منبع جریان جوش
bonanzas U منبع عایدی مهم
voltage source U منبع فشار الکتریکی
bonanza U منبع عایدی مهم
resource sharing U اشتراک گذاشتن منبع
authority U منبع صحیح و موثق
candlepower U شدت نور یک منبع
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
source listing U لیست برداری منبع
emergency power supply U منبع قدرت اضطراری
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
gravy train U منبع در امد نامشروع
source data automation U خودکاری داده منبع
x ray source U منبع اشعه رونتگن
goldmine U منبع در آمد سرشار
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
provenance U منبع [باستان شناسی]
archeological site U منبع [باستان شناسی]
site of the find U منبع [باستان شناسی]
power supply cable U کابل منبع تغذیه
power supply cable U کابل منبع قدرت
power supply switch U کلید منبع تغذیه
cash cow <idiom> U منبع خوبی از پول
radix U پایه منبع اصلی
adscititious U دارای منبع خارجی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه وقفه ناپذیر
source data automation U کنترل خودکار داده منبع
gravy trains U منبع درامد بدون زحمت
lay in <idiom> U ذخیره منبع وموجودی چیزی
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
ghost signals U علایم راداری بدون منبع
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
symbolic U نوشتن برنامه به زبان منبع
symbolically U نوشتن برنامه به زبان منبع
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
gravy train U منبع درامد بدون زحمت
turn on U وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
switches U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
source U کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
switched U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
Recent search history Forum search
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
1cartridge
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1 tofu معنی این کلمه تو دیکشنری نیست
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com